نورالهدی

فایل های صوتی و اشعار شب هفتم محرم 93

شنبه, ۱۰ آبان ۱۳۹۳، ۰۶:۴۶ ب.ظ

شب هفتم محرم الحرام 1393

 

 

 

روضه حضرت علی اصغر (ع) - برادر مهدی صفری

 

روضه حضرت علی اصغر (ع) - برادر مجیدمحمدی

 

زمینه: "تو رفتی و این دلم تنگه، بسترت خاک و بالشت سنگه" - برادر مجیدمحمدی


نوحه سنتی ترکی: "یا ابالفضل ای آدی مشکل گشا" - برادر مهدی صفری


واحد سنگین: "تلظی مکن نازنینم،تلظی مکن جان بابا" - برادر مرتضی کمیجانی


واحد تند: "بگو که یک شبه مردی شدی برای خودت" - برادر مرتضی کمیجانی


شور: " ای آرامش دریا، شیرینی مثل رویا" - برادر مرتضی کمیجانی


دم پایانی: "پیرو راه سرخ اربابیم" - برادر مرتضی کمیجانی

.........................................

دریافت اشعار شب هفتم PDF

 

مناجات

 

 
یا رب از دل های ما نور محبت را مگیر
این تجمع این توسل این ارادت را مگیر
هستی ما بستگی دارد به عشق اهل بیت
هرچه می خواهی بگیر از ما ولایت را مگیر
...............................................

هم چاه سر راه تو باید بکنیم

هم اینکه از انتظار تو دم بزنیم

این نامه ی چندم است که می خوانی؟

داریم رکورد کوفه را می شکنیم

شاعر: جلیل صفربیگی

..........................

ای که می‌پرسی ز من کان ماه را منزل کجاست؟

منزل او در دل‌ست، اما ندانم دل کجاست

جان پاک‌ست آن پری‌رخسار، از سر تا قدم

ور نه شکلی این‌چنین در نقش آب و گل کجاست؟

ناصحا عقل از مقیمان سر کویش مخواه

ما همه دیوانه‌ایم، اینجا کسی عاقل کجاست؟

آرزوی ساقی و پیر مغان دارم بسی

آن جوان خوب‌رو و آن مرشد کامل کجاست؟

در شب وصل از فروغ ماه گردون فارغم

این چنین ماهی که من دارم در آن محفل کجاست؟

روزگاری شد که از فکر جهان در محنتم

یا رب! آن روزی که بودم از جهان فارغ کجاست؟

نیست لعل او برون از چشم گوهربار من

آری، آری، گوهر مقصود بر ساحل کجاست؟

چون هلالی حاصل ما درد عشق آمد، بلی

عشق‌بازان را هوای زهد بی‌حاصل کجاست؟

شاعر: هلالی جغتایی

......................................

اشعار روضه

سرم خاک کف پای حسین است                                    دلم مجنون صحرای حسین است 

 

 

بود پرونده ام چون برگ گل پاک                                      در ان پرونده امضای حسین است 

 

بهشت ارزانی خوبان عالم                                             بهشت من تماشای حسین است 

 

به وقت مرگ چشمم را نبندید                                 که چشم من به سیمای حسین است 

 

تمام هستیم باشد دل من                                          که لبریز از تولای حسین است          

 

چراغ از بهر قبر من نیارید                                                  چراغم روی زیبای حسین است  

 

خوش ان صورت که در فردای محشر                                  بر ان نقش کف پای حسین است  

 

نترسانیدم از روز قیامت                                                       قیامت قد و بالای حسین است 

 

 

شاعر: استاد حاج غلامرضا سازگار(میثم)

............................................

با مهر حسین و عترت اطهر او

جـوییم تـوسل به علی اصغـر او

چون نخل ، بلندُ دست ما کوتاه است

گیـریم ثمر زشـاخ کـوچک تر او

.....................................

اصغر که در صف شهـدا ماه پاره است

خونش به روز حشـر به هـر درد چاره است

محکم بگیر رشتــه قنداقه اش به دست

باب الحوائج است اگر چه شیر خواره است

.......................................

در خیمه ی آل عبا قحطی آب است
یک کودک شش ماهه ای در سوز و تاب است

آن شیر خواره در عطش در التهاب است
بی هوش افتاده به دامان رباب است

در هر نگاهش خواهشی از بهر آب است
اما نگاه کوچک او بی جواب است

.................................

اینقده گریه نکن هیچ کی جوابت نمیده
غیر تیر حرمله هیچ کسی آبت نمیده

 

مادرت شیر نداره تو که اینو خوب میدونی

چرا هی زبونتو دور لبت می گردونی
 

آسمون ابری شده یا چشم من تار می بینه

بارونه یا اشک تو به روی لبهام می شینه

 

برا دست و پا زدن بذار برات چاره کنم   

  میشی راحت بعد این قنداقه رو پاره کنم

.......................................

شعر زمینه

لالا لالا / لالالایی

دل نزن مادر / جون بابایی

غم و غصه بی شماره علی آروم بگیر

جگرم شد پاره پاره علی آروم بگیر

حال تو خراب / حال من خراب

عمو برنگشت / دیگه آب بی آب

***

لالا لالا / ای گل پونه

خشک شده شیرم / خدا میدونه

گریه کم کن نازنینم خجالت میکشم 

ندارم طاقت ببینم...خجالت میکشم 

به گمون گلم / عمر تو کمه

رد ناخونات / روی سینمه

***

لالا لالا / غنچه ی پرپر

با لب تشنه / جون دادی اصغر

حرمله با بغض و کینه تو رو از من گرفت

الهی که خیر نبینه تو رو از من گرفت

با سه شعبه ای / تا اشاره کرد

گلوی تو رو / پاره پاره کرد

***

تو رفتی و / این دلم تنگه

بسترت خاک و / بالشت سنگه

اومدم بوسه بگیرم از لب ناز تو 

مُردم و بر هم نهادم چشمای بازتو

توی ذهنمه / که قماط تو...

منو میکشه / خاطرات تو

 

شاعر: علیرضا خاکساری

......................................

شعر واحد سنگین

 

تلظی مکن نازنینم/ تلظی مکن جان بابا
مبادا که دشمن ببیند/ تکان خوردن شانه ام را
ببین بی تو تنهایی ام را/ ببین خم شده قامت من
به خون تو دستم حنا شد/ علی اصغر ای زینت من
تلظی مکن ای/ گل پرپر من
یا باب الحوائج/علی اصغر من
)لالایی، علی اصغر)
***
چرا نازکای گلویت/ دگر جای بوسه ندارد
شده موسم آن که خونت/ به عرش الهی ببارد
تو ذبح حسینی که عطشان/ منا کرده ای کربلا را
که گهواره ی خالی تو/تکان داده ارض و سما را
مرا می کشد غم/ در این حال محزون
که لبهای خشکت/ لبالب شد از خون
)لالایی، علی اصغر)
***
شده جلوه ی اسم اعظم/ به چشمان ناز تو پیدا
تو سرّ حسینی که آمد/ برای شهادت به دنیا
اگرچه که ششماهه باشی/ تو هفت آسمان را نشانی
تو طفلی ولیکن شگفتا / که پیر همه عارفانی
شبیهت ندیدم/ شهیدی به عالم
تو را با دو دستم/ به حق، هدیه دادم
)لالایی، علی اصغر)

شاعر: میلاد عرفان پور

..................................

شعر واحد

بگو که یک شبه مردی شدی برای خودت

و ایستادی امروز روی پای خودت

نشان بده به همه چه قیامتی هستی

و باز در پی اثبات ادعای خودت

از آسمانی گهواره روی خاک بیفت

بیفت مثل همه مردها به پای خودت

پدر قنوت گرفته ترا برای خدا

ولی هنوز تو مشغول ربنای خودت

که شاید آخر سیر تکامل حلقت

سه جرعه تیر بریزی درون نای خودت

یکی به جای عمویت که از تو تشنه تر است

یکی به جای رباب و یکی به جای خودت

بده تمام خودت را به نیزه ها و بگیر

برای عمه کمی سایه در ازای خودت

و بعد همسفر کاروان برو بالا

برو به قصد رسیدن به انتهای خودت

و در نهایت معراج خویش می بینی

که تازه آخر عرش است ابتدای خودت

سه روز بعد در افلاک دفن خواهی شد

درون قلب پدر خاک کربلای خودت

 

شاعر: هادی جانفدا

..................................................

متن سرود پایانی

پـیـرو راه سـرخ اربـابـیم  -  با نوای حسین(ع) در تب و تابیم

هرکجا رفتیم گفتیم با حسین(ع) هستیم                 از ازل دل را به موج پرچمش بستیم

گدایی ساده ایم، به او دل داده ایم              سیه پوشِ غم و محرم زاده ایم

حسـین(ع) ، آرام جـانم

حسـین(ع) ، روح و روانـم

***

ما دلـیران خـاک ایرانیم - طـفل گـهوارۀ پیر جمارانیم

هر زمینی هر زمانی کربلا دارد           شیعه بر لب نغمه ی یا لیتنا دارد

غلام حیدریم، به زهرا نوکریم            ولایت محور و فدای رهبریم

حسـین(ع) ، آرام جـانم

حسـین(ع) ، روح و روانـم

 

شاعر: سید سعید ضیاتبار

۹۳/۰۸/۱۰
هیئت جوادالائمه (ع) شهرستان کمیجان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی