نورالهدی

فایل های صوتی و متن اشعار شب نهم محرم الحرام 1394 - 1437
اجرا شده در هیئت جواد الائمه (علیه السلام) کمیجان


🔻بخش اول : (روضه/حاج محسن عربی) :
"بر لب آبم و از داغ لبت می میرم - هر دم از غصه ی جان سوز تو آتش گیرم"


🔻بخش دوم : (زمینه/حاج محسن عربی) :
"السلام علی خامس ال عبا - ساکن کرب و بلا - یا حسین یا حسین"


🔻بخش سوم : (واحد سنگین/کربلایی مرتضی کمیجانی)
"تماشایی دارد از خیمه، طلوع ماه بنی هاشم"


🔻بخش چهارم : (واحد/کربلایی مرتضی کمیجانی)
"اگر چه مادر تو دختر پیغمبر نیست - کسی حسین علی را چنین برادر نیست"


🔻بخش پنجم : (شور/کربلایی حسین عربی)
"سر تو سلامت به دعای اهل حرم - الهی بمونی تو همیشه صاحب علم"


🔻بخش ششم : (دم پایانی/کربلایی مرتضی کمیجانی)
"در جان ما هر دم، غوغای عاشوراست - بیداری عالم، از یا حسین ماست"


........................................................................................
متن اشعار اجرا شده در شب تاسوعای حسینی

🔻بخش اول : (روضه/حاج محسن عربی) :

بر لب آبم و از داغ لبت می میرم
هر دم از غصه ی جان سوز تو آتش گیرم
مادرم داد به من درس وفاداری را
عشق شیرین تو آمیخته شد با شیرم
گاه سردار علمدارم و گاهی سقا
گه به پاس حرمت گشت زنان، چون شیرم
بوته ی عشق تو کرده است مرا چون زرِ ناب
دیگر این آتش غم ها ندهد تغییرم
گر مرا شور و جوانی و بهار عمر است
از خزان تو دگر ای گل زهرا پیرم
غیرتم گاه نهیبم زند از جا بر خیز
لیک فرمان مطاع تو شود پا گیرم
تا که مأمور شدم علقمه را فتح کنم
آیت قهر بیان شد، ز لب شمشیرم
سایه ی پرچم تو کرد سرافراز مرا
عشق تو کرد عطا دولت عالم گیرم
کربلا کعبه ی عشق است و من اندر احرام
شد در این قبله ی عشاق دو تا تقصیرم
دست من خورد به آبی که نصیب تو نشد
چشم من داد از آن آب روان تصویرم
باید این دیده و این دست دهم قربانی
تا که تکمیل شود حج من و تقصیرم
زین جهت دست به پای تو فشاندم بر خاک
تا کنم دیده فدا، چشم به راه تیرم
ای قد و قامت تو معنی« قدقامت» من
ای که الهام عبادت ز وجودت گیرم
وصل شد حال قیامم ز عمودی به سجود
بی رکوع است نماز من و این تکبیرم
جسدم را به سوی خیمه ی اصغر نبرید
که خجالت زده زان تشنه لب بی شیرم

شاعر: حسان

..............................................

حالا که میرى ىه وقت دیر نکنى
جلوى خیمه من و پیر نکنى
من به تو تکیه زدم... با رفتنت
کوه من، من و زمینگیر نکنى

"تا" بشى و "تا" بشیم چه فایده؟!
سیر بشیم تنها بشیم چه فایده؟!
اگه صدتا صدتا مشک آب بیارى
ولى بى سقا بشیم چه فایده؟!

همه از دست تو آبرو میخان
خاک پاهات و برا وضو میخان
اگه آب نشد نشد، پاشو بیا
بچه ها آب نمیخان عمو میخان

یه تار موت و به دنیا نمیدن
چشمات و به صدتا دریا نمیدن
به تو قول میدن تموم دخترام
بمیرن معجر به اینها نمیدن

به سرت عمود آهنین زدن
تو حسین شدى برا همین زدن
کمر تو کمر من و شکست
تا زمین خوردى من و زمین زدن

اى علمدار تو رو با علم زدن
قد و بالاى تو رو بهم زدن
چهار هزار کمون بدست یکى یکى
اومدن روى تنت قدم زدن

صدامو تا نشنیدن کاری بکن
گریمو تا ندیدن کاری بکن
صدای اسباشونو نمیشنوی
دم خیمه رسیدن کاری بکن

نزن این نیزه ها رو با پا عقب
خودتو هی میکشی چرا عقب
تیر تو چشمت بود و افتادی حالا
از جلو درش بیارم یا عقب؟!

تو مگه قرار نبود دیر نکنى
جلوى خیمه من و پیر نکنى
تو مگه قرار نبود با رفتنت
کوه من منو زمینگیر نکنى؟

روی پام چشمای دریاتو نکش
اینقدر روی زمین پاتو نکش
کاریه که شده پس گریه نکن
اینقدر به مشک چشماتو نکش

قطره قطره جمع شو دریا شو بریم
دوباره خوش قد و بالا شو بریم
بخدا بچه ها از تو راضی ان
همشون منتظرن پاشو بریم

وقتشه لرزش پامو ببینن
کمره انگشت نمامو ببینن
بهتره حالا نرم به خیمه ها
نمیخوام که گریه هامو ببینن

شاعر: علی اکبر لطیفیان

..............................................

🔻بخش دوم : (زمینه/حاج محسن عربی) :

السلام علی خامس ال عبا - ساکن کرب و بلا - یا حسین یا حسین

دلامون غرق آشوبه - به غم و روضه منصوبه
مادری قد کمون امشب - داره به سینه میکوبه

السلام علی خامس ال عبا - ساکن کرب و بلا - یا حسین یا حسین

شب جمعه حرم غوغاست - چشای زائرا دریاست
پایین پا بازم بزم روضه ی حضرت زهراست

السلام علی خامس ال عبا - ساکن کرب و بلا - یا حسین یا حسین

شاه کرب و بلا ارباب - تویی خون خدا ارباب
بگیر آقا دو دستم را - "مَن أتاکُم نَجَا" ارباب

السلام علی خامس ال عبا - ساکن کرب و بلا - یا حسین یا حسین


..............................................
 

🔻بخش سوم : (واحد سنگین/کربلایی مرتضی کمیجانی)

تماشایی دارد از خیمه، طلوع ماه بنی هاشم
دلش روشن، چهره اش خندان
سوی میدان می شود عازم

به پیشانیش نور سجده نمایان
دو چشم بصیرش دو خورشید تابان
یلی دست و بازوی او مرتضایی
تو گویی که حیدر میآید به میدان

شوری دارد دل آرام او
دشمن می هراسد از نام او
میدان می لرزد زیر گام او

"عباس سرو رشید کربلا"

🔹🔹🔹

فرات است و تشنه کامی ها
فرات است و این دل خونین
فرات است و بی قراری ها

فرات است و روضه ای سنگین
چه سنگ جفایی، چه تیر خطایی
بر آن ابروان کمانی نشسته
در آن سجده ی سرخ و محراب خونین

تو گویی علی بود و فرق شکسته
تنها از میدان برگشته بابا
حرفی نگفت از عموجان اما

"عباس سرو رشید کربلا"

..............................................

🔻بخش چهارم : (واحد/کربلایی مرتضی کمیجانی)

اگر چه مادر تو، دختر پیمبر نیست
کسی حسینِ علی را چنین برادر نیست
حسین، پیش تو انگار در کنار علی ست
کسی چنان که تو، هرگز شبیه حیدر نیست
زلال علقمه، در حسرت تو می‌سوزد
کنار آبی و لب‌های تفته ‌ات، تر نیست
به زیر سایه ‌ی دست تو می‌نشست، حسین
چه سایه‌ ای و چه دستی! شگفت‌آور نیست؟
حدیث غیرتت آری شگفت‌آور بود
که گفته ‌است که دست تو، آب‌آور نیست؟
شکست، بعد تو پشت حسین فاطمه، آه!
حسین مانده و مقتل، علی اکبر نیست
حسین مانده و قنداقه‌ ی علی اصغر
حسین مانده و شش ماهه ‌ای که دیگر نیست
نمانده است به دست حسین از گل‌ها
گلی پس از تو، دریغا! گلی که پرپر نیست
هزار سال از آن ظهر داغ می‌گذرد
هنوز روضه‌ی جانبازیَت، مکرّر نیست
قسم به مادرت امّ‌ البنین! امامی تو
اگر چه مادر تو، دختر پیمبر نیست

شاعر: مرتضی امیری اسفندقه

..............................................

🔻بخش پنجم : (شور/کربلایی حسین عربی)

سر تو سلامت به دعای اهل حرم - الهی بمونی تو همیشه صاحب علم

(این تو این دریا این تو این خیمه ها)2
نگاه طفل توی گهواره به علمدار
"خیمه بی آبه - ابالفضل بی تابه"

🔹🔹🔹

پهلوون خیمه رسیده کنار فرات - حالا توی مشکش شده پره آب حیات

افتاده در آب عکس طفل رباب
الهی سقا بمونه زنده نشه شرمنده
مشکش رو دوشه - رقیه بی هوشه
"خیمه بی آبه - ابالفضل بی تابه"

🔹🔹🔹

تو ساحل دریا روی زمین افتاده آب - خدایا ببین ارباب شده بی تکیه گاه

می باره بارون از چشم غرق خون
یه کمک میخواد که پاشه سقا به پای زهرا
از پا افتاده امیدش بر باده
"خیمه بی آبه - ابالفضل بی تابه"

..............................................

🔻بخش ششم : (دم پایانی/کربلایی مرتضی کمیجانی) :

در جان ما هر دم، غوغای عاشوراست
بیداری عالم، از یا حسین ماست

با روضه ها هر لحظه میسوزیم و میباریم
بر لب همه "یا لیتناکنّا معک" داریم
تا آن دمی که سر به پای یار بگذاریم

نذر تو این جان و تن، مولا اباعبدالله
ذکر نفس های من، لبیک یا ثارالله

(لبیک یا ثارالله)
🔹🔹🔹
میثاق این دل با، خون شهیدان است
جان روشن از یادِ، پیر جماران است

از سر گذشتن، سرگذشت و سرنوشت ماست
دلداده ایم و بهر ما هر روز عاشوراست
ما راهمان از کربلا تا مسجد الأقصاست

ما انقلابی هستیم، مِهر ولایت با ماست
هیهاتَ منّا الذّله، شوق شهادت با ماست

(لبیک یا ثارالله)
🔹🔹🔹
دل خسته از هجران، دلتنگ دیداریم
چشم انتظارانِ، دیدار آن یاریم

بر ندبه های جمعه های ما نگاهی کن
بر گریه های روضه ها آقا نگاهی کن
بر لاله های سرخ این صحرا نگاهی کن

نذر قدم هایت شد، خون شهیدان ما
آماده پیکاریم، یابن الحسن یا مولا

(یابن الحسن یا مولا)

شاعر: محمد مهدی سیار
 

۹۴/۰۸/۰۱
هیئت جوادالائمه (ع) شهرستان کمیجان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی