بابایی تو که دق مرگم کردی
بابایی بگو کی برمیگردی
گمشده بودم، باتو پیدا شدم
اومدی و صاحب بابا شدم
منم سه ساله ات، بابا جون جا نخور
فقط یکم شبیه زهرا شدم
از سرمم زیاده همین که باسر اومدی
یه تار موی سوختتو من نمیدم به احدی
بابایی تو که دق مرگم کردی
بابایی بگو کی بر میگردی
🔹🔹🔹
کی گفته من یه دختر اسیرم
خواب خوشو از شامیا میگیرم
من به نمایندگی از بچه ها
دورسرت میگردمو می میرم
منو ببر منو ببر ، بر لب من این خواهشه
برای قبض روح من، عجل خجالت می کشه
بابایی تو که دق مرگم کردی
بابایی بگو کی برمیگردی
🔹🔹🔹
دعاهایی که دادی یادم بابا
خوندم تا که رد بشم از کوچه ها
نمی دونم چرا افاقه نکرد
شدم شکسته پر زیر دست پا
گلبرگ های لاله شده، سنجاقک روی سرم
کاشکی می شد با هم بریم، یه گوشواره باز بخرم
بابایی تو که دق مرگم کردی
بابایی بگو کی برمیگردی
..............................................
🔻بخش سوم : (واحد سنگین ترکی/کربلایی محمدرضا عربی) :
یادیمه دوشدی عمه
گوللریم اکبریلن
گشدی عمریم نشیرین
اصغریلن اصغریلن
آه / علی من سیز غذا یمزدی
منه گلدن آغیر دیمزدی
دیردی گوزلرین دوای / مرضدی
عاشوراده که اولاجاخ طوفان عمه
اکبر گدسه کیم اولار پشتیبان عمه
رقیه منم بنت الحسین
رقیه عزیز عالمین
🔹🔹🔹
اوش یاشیم اولماموش هچ
شمرین اولدوم اسیری
حیف اولا کاروانین
یوخ امیری یوخ امیری
آه / بابام اولماسا من یاتامم
بابام عشقین باشدان آتامم
بابام سیز عمه آرزومه / چاتامم
قورخورام من کربلایه بیز گلنن
قورخورام من خولینی عمه گورنده
رقیه منم بنت الحسین
رقیه عزیز عالمین
..............................................
🔻بخش چهارم : (واحد تند/برادر محمدامین کمیجانی) :
زندگی بی تو در این قافله سخت است پدر
گذر عمر از این مرحله سخت است پدر
دخترت تشنه اشک است ولی باور کن
گریه کردن وسط هلهله سخت است پدر
"السلام علیک یا رقیه جانم"
🔹🔹🔹
روضه خار مغیلان و کف پای یتیم
با دل نازک این آبله سخت است پدر
کاش میشد کمی از نیزه بیایی بغلم
بخدا بوسه از این فاصله سخت است پدر
🔹🔹🔹
تا که چشمم به لبت خورد ترک خورد لبم
با لب پاره برایم گله سخت است پدر
عمه دیگر چه کند من که خودم میدانم
زندگی با من کم حوصله سخت است پدر
..............................................
🔻بخش پنجم: (شور/برادر محمدامین کمیجانی) :
ای عمه بیا تا که غریبانه بگرییم
دور از وطن و خانه، به ویرانه بگرییم
پژمرد گل روی تو از تابش خورشید
در سایه نشینیم و به جانانه بگرییم
لبریز شد ای عمه دگر کاسه صبرم
بر حال تو و این دل ویرانه بگرییم
نومید ز دیدار پدر گشته دل من
بنشین بکنارم که یتیمانه بگرییم
گردیم چو پروانه به گرد سر معشوق
چون شمع در این گوشه غمخانه بگرییم
این عقده مرا می کشد ای عمه که باید
پیش نظر مردم بیگانه بگرییم
شاعر : حبیب الله چابچیان
..............................................
🔻بخش ششم: (دم پایانی/کربلایی محمدرضا عربی و کربلایی حامد نبی ئی):
بازم این روضه ها بوی حرم میده
شمیمش تا حرم بال و پرم میده
پای بیرقات از غم چشمام دریا میشه
با آه زهرا تو این روضه ها غوغا میشه
اربام دلگیرم با نفسم درگیرم
کاشکی مثل حر من رو پاهات بمیرم
هَل مِن مُعِینو تا من شنیدم
جام بلاتو من سر کشیدم
حسین آقام آقام آقام
🔹🔹🔹
پلاک و چفیه و سربند کجا مونده
دلم تو سنگرای جبهه جا مونده
با تیر و ترکش پای لاله شد از بند آزاد
می گوید فکه مجنون و کارون عشق خون میخواد
سوسوی فانوسا پرواز ققنوسا
می آید از اروند هوهوی غواصا
یادم نمیره شور حلبچه
داغ هویزه یاد شلمچه
حسین آقام آقام آقام
🔹🔹🔹
به پیمان غدیر تو وفادارم
برای این علمدارت علمدارم
گوش به فرمانش هر کجا باشم آماده ام
با ذکر هیهات من الذله آزاده ام
با چشم بصیرت تا روز شهادت
می مونم همیشه در خط ولایت
بهر شهادت در التهابم
من سینه چاک این انقلابم
حسین آقام آقام آقام
🔹🔹🔹
بیا ای یوسف گمگشته ی زهرا
شکسته از فراق تو همه دل ها
هر صبح جمعه بین ندبه ها من می بارم
تا شاید روزی سر روی پای تو بزارم
وارث پیغمبر منتقم مادر
دل تنگه برا تو ذوالفقار حیدر
دستم بگیر تا من رو سفیدشم
صبح ظهورت پیشت شهیدشم
آقا بیا عزیز فاطمه