فایل های صوتی و متن اشعار شب ششم محرم الحرام 1395 - 1438
فایل های صوتی و متن اشعار شب ششم محرم الحرام 1395 - 1438
اجرا شده در هیئت جواد الائمه (علیه السلام) کمیجان
🔻بخش اول: (روضه و زمزمه/حاج مرتضی کمیجانی):
"حسن جان حسن، بوی مدینه می وزه تو کربلا"
دریافت
🔻بخش دوم: (زمینه/حاج مرتضی کمیجانی):
"ای که از ماتم تو پریشونه دل ها"
🔻بخش سوم: (واحد سنگین/حاج مرتضی کمیجانی):
"باد وقتی که بر آن حلقه گیسو افتاد"
🔻بخش چهارم: (واحد تند/حاج مرتضی کمیجانی):
"دعای خیر عمه ات شده جوشن تو"
"سائل درگاه توام مثل تموم عالمین"
🔻بخش ششم: (تک/حاج مرتضی کمیجانی):
"پیرو راه سرخ اربابیم، با نوای حسین در تب و تابیم"
.................................
حسن جان حسن – بوی مدینه می وزه توی کربلا
انگاری که جمل شده دوباره به پا
قاسم تو چقدر شده شبیه شما
🔹🔹🔹
حسن جان حسن – خواهرمون داره میگه که عمه فداش
مادر اون می گه که خالیه جا باباش
ماشالله قاسمت چه مردی شده داداش
🔹🔹🔹
عزیز دلم – نبینمت که افتادی زیر دست و پا
چگونه جون میدی زیر سم مرکبا (شکست سینه ات زیر سم مرکبا)
طاقت نمیاره عموت ببینه تو را
شاعر: یاسر مسافر
ای که از ماتم تو پریشونه دل ها
رو سیاهم ولی من دوست دارم آقا
تو روضه هات میگیره دلم بوی مشک و عبیر
ذکر دلم امیری حسین و و نعم الامیر
ای خوب من گل زهرا گل زهرا گل زهرا
محبوب من گل زهرا گل زهرا گل زهرا
یا ثارالله حسین جانم حسین جانم حسین جانم
🔹🔹🔹
سینه زن بودنِ من آقا آبرومه
جون دادن از غم تو همه آرزومه
آخر من از علمدارت، این حاجت و می گیرم
بین قنوت دعا می کنم تا برات بمیرم
تنها یارم حسین جانم حسین جانم حسین جانم
دوسِت دارم حسین جانم حسین جانم حسین جانم
یا ثارالله حسین جانم حسین جانم حسین جانم
🔹🔹🔹
جمله های جنایت توعالم نوشتن
کام عطشان شما رو غریبونه کشتن
ای وایِ من تنِت بی کفن در دل صحرا بود
روضه خونِ غریبیِ تو مادرت زهرا بود
نورِ دیده حسین جانم حسین جانم حسین جانم
سر بریده حسین جانم حسین جانم حسین جانم
یا ثارالله حسین جانم حسین جانم حسین جانم
شاعر : امیر عباسی
..............................................
🔻بخش سوم: (واحد سنگین/حاج مرتضی کمیجانی):
باد وقتی که برآن حلقه گیسو افتاد
دید درقلب حرم باز هیاهو افتاد
سیزده باز زمین بوسه زده پایش را
بسته بر بازوی خود هدیه ی بابایش را
بنویسید که خورشید نقابش شده ست
باز زانوی ابالفضل رکابش شده است
بجزاین پیرهنش نیست نیازی هم نیست
زره ای قدتنش نیست نیازی هم نیست
بگذارید رود حوصله اش سر رفته
چه نیازی به زره داشت به حیدر رفته
آنکه مانند علمدار جگر دارد اوست
آنکه شمشیر حسن را به کمر دارد اوست
رخصتی تا دهدش ،سمت عمو می اید
چقدر بیرق عباس به او می آید
دل میدان زده و هیچ هماورد نبود
پیش او در دل این معرکه یک مرد نبود
رجزی خواند بدانند بلاغت دارد
شیر بر طرز کمین کردنش عادت دارد
شد جمل، بال همه ریخت حسن رادیدند
یال وکوپال همه ریخت حسن رادیدند
ازرق شامی اگر چارپسرآورده
چه خیالیست علی تیغ دوسر آورده
چون علی بین احد مانده ولی چیزی نیست
چارصد یل اگر آید به علی چیزی نیست
ازرق این ضربه شمشیر بخور چشمت کور
خاک از نعره یک شیر بخور چشمت کور
پنج تن آمده بودند که پرها را زد
نیت پنج تن او کرده و سرها را زد
تا که هر ضربه او زیر گلو می پیچید
زودتر از همه تکبیر عمو می پیچید
شاعر:جسن لطفی
..............................................
🔻بخش چهارم: (واحد تند/حاج مرتضی کمیجانی):
عمو اجازه ام بده بالجهد و الجدل
زخم تیغ دشمنان اهلا من العسل
وای وای از غربت من
وای وای ای امانت حسن
دعای خیر عمه ات شده جوشن تو
که نیست بهر این نبرد زره بر تن تو
وای وای از غربت من
وای وای ای امانت حسن
خدا کند حلال تو ان شیر مادرت
ز خصم زهره می درد الله اکبرت
شمشیرت اتش جان عدو
می سوزی تشنه سرباز عمو
به رزم بی مثال تو عالم نظر کند
به از جمال ماه تو دشمن حذر کند
وای وای از غربت من
وای وای ای امانت حسن
چشم به راه قاسمش گشته شاه غریب
به چشم سیل اشک در به لب امن یجیب
وای وای ای عمو بیا ببین
وای وای میکشم پا به زمین
افتادم از پشت فرس ای شاه کربلا
عمو به فریادم برس در زیر دست و پا
وای وای ای عمو بیا ببین
وای وای می کشم پا به زمین
چنین شکسته پیکری عالم ندیده
به زیر سم اسب خصم قامت کشیده
وای وای وای پاره تنم
وای وای یادگار حسنم
روا شده حاجت تو از شاه علقمه
که اب می خوری دگر از دست فاطمه
وای وای وای پاره تنم
وای وای یادگار حسنم
..............................................
🔻بخش پنجم: (شور/حاج مرتضی کمیجانی):
سائل درگاه تو ام،مثل تموم عالمین
باشه ایشالا ذکر من،وقت شهادت یا حسین
لیله ی قدره اون شب،که مهتابش تو باشی
خوشبحال ِ غلامی،که اربابش تو باشی
حسین حسین حسین وای وای وای...
🔹🔹🔹
منی که از لطف خدا،سینه زن ِ این مکتبم
دعا کن آقا لحظه ای،نیفته اسمت از لبم
ایشالا یبن الزهرا،مثل شهید گمنام
بشم به راه ِ ایمان،فدای راه ِ اسلام
حسین حسین حسین وای وای وای...
شاعر: امیر عباسی
..............................................
🔻بخش ششم: (تک/حاج مرتضی کمیجانی):
پـیـرو راه سـرخ اربـابـیم - با نوای حسین(ع) در تب و تابیم
هرکجا رفتیم گفتیم با حسین(ع) هستیم از ازل دل را به موج پرچمش بستیم
گدایی ساده ایم، به او دل داده ایم سیه پوشِ غم و محرم زاده ایم
حسـین(ع) ، آرام جـانم
حسـین(ع) ، روح و روانـم
🔹🔹🔹
ما دلـیران خـاک ایرانیم - طـفل گـهوارۀ پیر جمارانیم
هر زمینی هر زمانی کربلا دارد شیعه بر لب نغمه ی یا لیتنا دارد
غلام حیدریم، به زهرا نوکریم ولایت محور و فدای رهبریم
حسـین(ع) ، آرام جـانم
حسـین(ع) ، روح و روانـم
شاعر: سید سعید ضیاتبار